متن استاتیک شماره 70 موجود نیست

دکتر عبدالوهاب نورانی وصال

 

عبدالوهاب یزدانی، آخرین پسر وصال، صاحب سه فرزند پسر و سه فرزند دختر بوده است که بزرگترین آن ها، روحانی وصال است که علاوه بر فضایل پر ارج خویش، نورانی وصال را در سایه ی وجود خود پروراند و بدین ترتیب شاعری چیره دست را به جهان ادبیات، ارزانی داشت.

عبدالوهاب نورانی وصال، نوه ی آخرین فرزند وصال، از نسل سوم و نبیره ی وصال بزرگ است.

روحانی وصال با مهرالشریعه دستغیب، از خانواده ی سادات کهن شیراز، ازدواج کرد و پس از آن، محل سکونت خود را از محله ی معروف سر باغ، در شهر قدیم شیراز، که بیشتر خاندان وصال در آن سکونت داشتند، به سبب تغییرات شهرنشینی زمان خود، به شمال غرب شیراز، تغییر داد و در محله ی تازه ی شهر که در آن خیابان کشی شده بود، خانه ای ساخت و در آنجا ساکن شد و پنج فرزند خود را در آنجا پروراند.

روحانی در کنار پاسداری از رسالت ادبی و سخنوری، به امور کشاورزی در املاک موروثی اشتغال داشت.

نورانی، دومین فرزند روحانی و ارشد اولاد ذکور وی، در سال ۱۳۰۲ ه.ش در شیراز متولد شد.

تحصیلات ابتدایی و بخشی از دوران متوسطه را در دبیرستان نمازی شیراز سپری کرد و دوره ی دبیرستان را در دبیرستان شاپور شیراز، به اتمام رسانید.

قریحه ی شعری اش در همان دوران دبیرستان شکوفا شد و اولین اثر ادبی خود را در سال ۱۳۱۸ شمسی، هنگامی که در کلاس ششم متوسطه رشته ی ادبی بود، عرضه نمود.

از آنجا که آن زمان در شیراز امکان ادامه تحصیل در رشته ی ادبی در سطح دانشگاه وجود نداشت، روحانی وصال، فرزند خود، نورانی را در سال ۱۳۲۱ ه.ش، به دانشگاه تهران، که نخستین دوره ی لیسانس ادبی را در کشور برپا کرده بود، فرستاد. اما پس از پایان سال اول ناشکیب شد و خود نیز عازم تهران گشت.

نورانی وصال پس از دریافت مدرک کارشناسی در رشته ی ادبیات در سال ۱۳۲۴ ه.ش، به خدمت سربازی رفت و پس از انجام آن، وارد نخستین دوره ی دکترای ادبیات دانشگاه تهران شد و با راهنمایی استاد بدیع الزمان فروزانفر در سال ۱۳۳۷ ه.ش، پایان نامه ی خود را با موضوع ( طرز شعر در نیمه ی اول قرن دهم) با موفقیت به پایان رسانید.

همزمان در شیراز، به کوشش دکتر لطفعلی صورتگر، دانشگاه شیراز نیز گام های بلندی را در مسیر اعتلا برداشته بود و از سوی دیگر، احساس مسئولیت در برابر خانواده، موجب شد تا نورانی وصال، قصد بازگشت به شیراز را داشته باشد.

نورانی وصال، افزون بر قریحه شاعری، حافظه ای بسیار قوی داشت و بهترین شعرهای شاعران بزرگ ایران را حفظ بود، صدای گیرایی داشت و احاطه کاملی به همه فنون بلاغت و ادب و افزون به همه ی آن ها در تحقیق و پژوهش نیز بسیار کوشا بود. 

در کلاس های تخصصی آنگاه که ایجاب می کرد قصیده های طولانی شاعران بزرگ را که گاه فراتر از یکصد بیت بود، از حفظ می خواند و همه را حیرت زده می کرد.

تحقیقات ادبی دکتر نورانی وصال، شامل صدها مقاله و سخنرانی علمی و ادبی در محافل کشوری که بیشتر آن ها در نشریات و مجلات به چاپ رسیده است.

تصحیح مصیبت نامه عطار نیشابوری با حواشی مفید بر اساس چهار نسخه کهن در ۴۸۰ صفحه در سال ۱۳۳۸، تصحیح تذکره ی هزار مزار (ترجمه شدالازار، مزارات شیراز و نوشته ی عیسی بن جنید شیرازی) بر اساس دو نسخه در سال ۱۳۶۴، تصحیح و تحشیه فرائد السلوک متلق به قرن هفتم بر اساس پنج نسخه در سال ۱۳۶۸، جمع آوری دیوان داوری شیرازی در سال ۱۳۷۰ و تصحیح و تحقیق دیوان حافظ در سال ۱۳۷۲ از جمله آثار مکتوب دکتر نورانی وصال است. 

وی، مدت ‌ها سلسله برنامه‌ هایى را با عنوان «سوگنامه‌سرایى در ادبیات فارسى» در مرکز رادیو تلویزیون شیراز اجرا کرد که از یک طرف نمودار تسلط کم ‌نظیر او بر ادوار شعر فارسى بود و از طرف دیگر، شور و ایمان پاک مذهبى او را که موروثى خاندان او بود، نشان مى‌داد. نورانی، در انجمن‌ها و مجامع ادبى و کنگره‌هاى علمى با ایراد سخنرانى و خواندن شعر، حضورى فعال داشت.

ایشان در کنار شعر و شاعری و تحقیقات ادبی، مردی هنرشناس و علاقه مند به اشیای هنری و نفیس بود. وی از آغاز جوانی به گردآوری نسخ خطی و آثار هنری بویژه آنچه مربوط به خاندان وصال می شد پرداخت و مجموعه ی ارزنده ای را در باغ مصفای محل سکونت خود در شیراز فراهم آورد تا در این روزگار، تبدیل به موزه گردد.

دکتر نورانی وصال پس از بازنشستگی از سوی دانشگاه شیراز، بیشتر در تهران ساکن بود و به همکاری علمی با گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس می پرداخت. در دهه پایانی عمر با خانم طاهره صفارزاده ازدواج کرد ولی دارای فرزندی نشد.

وی متاسفانه در چند سال پایان زندگی اش به بیماری صعب العلاج سرطان مبتلا شد و با وجود تلاش های بسیاری که در ایران و تنگلستان انجام شد، هیچ کوششی کارساز نیامد و سرانجام در ساعت ۵/۹ صبح روز جمعه بیست و سوم دی ماه هزار و سیصد و هفتاد و سه در بیمارستان نمازی شیراز دارفانی را وداع گفت . در محوطه مقبره الشعرای شیراز در باغ حافظیه ی شیراز، آرمید. 

اندکی پیش از درگذشت شادروان نورانی وصال، وی تقریبا تمام دارایی خود را به مصارف استفاده عام تخصیص داد؛ در بند ۱۲ وصیت‌نامه آن مرحوم آمده است که عمارت باغ مسکونی با پنج هزار متر فضای مشجر باید تحت نظارت دادستان محترم شیراز برای مطالعه‌ی اهل علم در نظر گرفته شود؛ که هم اکنون این مکان به عنوان مرکز اسناد و موزه دانشگاه علوم پزشکی شیراز، فعالیت دارد.